حسین ساجدی فر

یزدفردا :هفته نامه شماره 3 یزدآوا:حسین ساجدی فر:تکدی گری به عنوان یک پدیده ی زشت، همواره با انواع روش ها، در سطح شهرها وجود داشته است و در بعضی از جوامع، به صورت یک فرهنگ در آمده است؛ با توجه به اینکه تکدی گری، دارای ابعاد پیچیده ای است؛ کنترل و ریشه کن کردن آن توسط دستگاه های متولی امر، دشوار می شود .
تکدی گری که در زبان عامیانه به آن « گدایی» هم می گویند؛ در جامعه به جایی رسیده است که همه ی گروه های سنی را در بر می گیرد و ما شاهد فعالیت متکدیانی، از سنین کودکی تا کهنسالی، در مکان های مختلف عمومی هستیم و همین رده های سنی متکدیان، موجب شده است تا دستگاه های مختلف دولتي، اعم از: شهرداری، بهزیستی، نیروی انتظامی، کمیته امداد امام خمینی (ره ) و دادسرا طبق وظایفی که قانون بر عهده ی آنها گذاشته است؛ مجبور به مداخله برای جمع آوری و ساماندهی متکدیان شوند. گاهی دستگاه های ذی ربط با مشکلی فراتر از آنچه با آن دست و پنجه نرم کرده بودند؛ مواجه می شوند و آن متکدیانی هستند که ملیتی غیر ایرانی دارند و در اینجا به غیر از اداراتی که قبلاً ذکر شد؛ اداره ی امور اتباع و مهاجرین خارجی هم باید وارد صحنه شود .
سؤال اینکه: آیا این همه عوامل اجرایی توانسته اند این نابهنجاری اجتماعی را که نمایی از بحران در ساختار جامعه است، مهار کنند؟ روشن است که جواب منفی است و بیشتر افراد جامعه، رضایت نسبی هم ندارند و گاهی که از چهارراه های پر تردد، اماکن مذهبی، قبرستان ها و ... می گذرند؛ با تعداد زیادی متکدی مواجه می شوند و این ملاقات ناخواسته، روح و روانشان را تحت تأثیر قرار می دهد .
شب هنگام و در هوای سرد زمستانی، شهروندی که داخل خودرو نشسته است و بخاری خودرو را روشن کرده، چگونه طاقت دیدن مرد میانسالی را دارد که کودکی چندساله یا چندماهه را روی دوش خود انداخته، در میان خودروهایی که پشت چراغ قرمز متوقف شده اند؛ قدم می زند و با نشان دادن نسخه ی پزشک به سرنشینان خودروها، سعی دارد تا مبلغی را دریافت نماید و او کمکی نکند؟
به نظر می رسد میان پدیده ی تکدی گری و وضعیت فرهنگی جامعه، نوعی همبستگی وجود دارد و تا زمانی که شهروندان به این افراد کمک کنند و طبق شواهد در هر ساعت که فردی در چهارراهی مشغول تکدی گری باشد، بین 10 تا 20 هزار تومان درآمد داشته باشد؛ چگونه دستگاه های اجرایی در کار خود موفق خواهند بود؟
با توجه به آنچه مشاهده می شود، می توانیم متکدیان را به دو دسته ی اصلی زیر تقسیم نماییم:
-    دسته ی اول آنان هستند که الزاماً تنگ دست و تحت فشار معیشتی نیستند، بلکه از کودکی در محیطی با تفکر تکدی گری پرورش یافته و فطرتاً دارای روحیه ی تکدی گری شده اند و با اینکه امکانات معیشتی نسبتاً مطلوبی دارند؛ به صورت یک عادت ناپسند، به این روش نادرست و به صورت انگل هایی در سطح اجتماع حضور می یابند و همواره بر دوش دیگر آحاد اجتماع سنگینی می کنند و از همین جا است که انواع روش های پیچیده ی: دروغ گویی، چاپلوسی، ایجاد ترحم در دیگران، کلاهبرداری و نهایتاً بزهکاری و انجام امور خلاف را در پیکره ی اجتماع، اپیدمی می نمایند که مرتب نمونه های فراوانی از این قبیل متکدیان به اصطلاح ثروتمند را می بینیم و یا در موردشان، در روزنامه ها می خوانیم.
-    دسته ی دوم آنان هستند که حقیقتاً تنگ دست هستند و تحت فشار معیشتی قرار دارند و از نظر جسمی و یا ذهنی، معلولند و قادر به انجام کارهای مولّد در سطح اجتماع نیستند و حتی برخی از آنان ممکن است طبع تکدی گری نداشته باشند و ذاتاً گدا و گداپرور نباشند.
پیچیدگی روش ها ی دو دسته ی فوق و نیاز به برنامه ریزی؛ به منظور کنترل و محدود نمودن فعالیت آنها در سطح اجتماع و حتی از بین بردن فرهنگ تکدی گری و تفکر آن در سطح جامعه و در نهایت تحت پوشش قرار دادن آن دسته که به علل مختلف: معلولیت و عدم توان جسمی و روانی، فقر و تنگ دستی و گاه بیکاری به این امر ناپسند روی آورده اند؛ کاملاً مشهود است، اما با این وصف روشن است که وظیفه ی سازمان هایی که مسئولیت کنترل، محدود نمودن و از بین بردن پدیده ی مخرب و شوم تکدی گری را بر عهده دارند، چقدر پیچیده و سنگین است .
علاوه بر مسئولیت سنگین دستگاه های اجرایی، افراد جامعه هم در تشخیص اینکه آیا این فرد مستحق کمک است یا نه، دچار سر در گمی می شوند و چه بسا به فرد مستحقی کمک نمی کنند، ولی به افرادی که نباید کمک کنند، مبلغ قابل توجهی را پرداخت می نمایند!
ان شاءا... در شماره های بعدی، در خصوص موارد زیر مطالبی ارائه خواهد شد:
-    وظایف هر یک از دستگاه ها در رابطه با پدیده ی تکدی گری
-    نظر قرآن و احادیث در رابطه با تکدی گری

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا